✍عمران خودآموز
مردم ایران، پس از انقلاب ۵۷ تاکنون انواع مواجهه با نظام سیاسی را آزمودهاند و از هر کنش و واکنشی درس و تجربهای متفاوت اندوختهاند. حافظهی میانمدت ایرانیان حاوی خاطراتی تلخ و شیرین است و دوگانهی امید و ناامیدی، اشک و لبخند، رضایت و نارضایتی، قهر و آشتی، حضور و غیبت و حتی ستیز و سازش را طی ۴۵ سال گذشته تجربه کردهاند. شاید هیچ کلامی نتواند به زیبایی و گویاییِ ترانهی افشین یداللهی که با صدای سالار عقیلی در گوش جان ایرانیان رسوخ کرده است تاریخ این مُلک و ملت را ترجمان باشد:
“ایران…
فدای اشک و خندهی تو
دل پُر و تپندهی تو
فدای حسرت و امیدت
رهایی رمندهی تو، رهایی رمندهی تو
ایران…”
حال، پس از قریب به ۵ دهه، ملتِ نسبتاً یکپارچهی ایران، به مثابه خطوط متقاطع، به سه جریان یا قطب مخالف تبدیل شده است:
۱.جریان خالصساز با رویکرد حفظ وضع موجود
۲. جریان برانداز با رویکرد براندازی نظم موجود
۳.جریان اصلاحات با رویکرد اصلاح وضع موجود
جریان خالصساز که عصارهی اندیشهی سیاسی آنان، در یکدستی ارکان حاکمیت با هدف رسیدن به اهداف آرمانی و تحقق تمدن نوین اسلامی خلاصه میشود، تجربهای است که اکنون در برابر دیدگان ماست و وضع موجود -بدون کم و کاست- نتیجهی مدیریت و عملکرد آنان است.
جریان برانداز، که لزوماً به همهی ایرانیان خارج از کشور اطلاق نمیشود و چه بسا افراد یا گروههایی در داخل کشور نیز بدان گرایش داشته باشند؛ ناامید از هرگونه اصلاح و متمایل به تغییر نظام سیاسی -ولو با شورش مردمی، حملهی خارجی، یا تحریم و فشار سیاسی و اقتصادی- که عدم مشارکت در انتخابات، حداقل کنش سیاسی آنان برای نفی و نابودی نظام موجود است.
و اما جریان اصلاحات، که نه خالصسازی و یکدستسازی را چارهی کار میداند و نه براندازی را ممکن و مطلوب؛ اصلاحات جامعهمحور و تدریجی را، کمهزینهترین راه برای عبور از موانع و افزایش رفاه و توسعهی پایدار میداند. این جریان سیاسی و اجتماعی-که دامنهی آن محدود به داخل کشور نیست و بخش عمدهای از ایرانیان خارج از کشور را نیز شامل میشود – کارآمدی را از مسیر شایستهسالاری و اصلاح سیاستهای غلط -در بُعد داخلی و خارجی-دنبال میکند و مهار اژدهای هفتسر فساد را، جز با افزایش شفافیت و آزادی رسانهها ممکن نمیداند. جریان اصلاحات، انتخابات رقابتی و معنادار را مغتنم و زمینهساز پیشبرد حداقلی اهداف اصلاحی قلمداد میکند.
حال، در آستانه چهاردهمین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، جریان خالصساز با پنج نامزد و جریان اصلاحات با یک نامزد(مسعود پزشکیان) در میدان رقابت حضور دارند و جریان برانداز نیز، کماکان به تحریم و تخریب انتخابات ادامه میدهد.
بنابراین باید منتظر ماند و دید که آیا مردم هوشمند ایران در کشاکش خالصسازی و براندازی فرساینده، دریچهی تازهای به روی اصلاحات خواهند گشود یا نه!