✍مریم بشارتی؛ سردبیر و خبرنگار اعزامی هزارپیشه
گزارش سفر معنوی کربلا همراه با ۸۰ مادر شهید هشت سال دفاع مقدس از ایلام
در آستانه سالروز ولادت حضرت زهرا (س)، توفیقی نصیب شد تا با ۸۰ مادر معزز شهید هشت سال دفاع مقدس، شهدای مدافع امنیت و مقاومت از استان ایلام، با همراهی بنیاد شهید و امور ایثارگران، عازم سفری معنوی به کربلای معلی شویم. این سفر که به همت مسئولان بنیاد شهید و با نیتی خالصانه ترتیب داده شد، سرشار از عشق، ایثار، و خاطراتی بود که هر لحظه آن بوی بهشت میداد.
از همان آغاز، شکوه و معنویت این سفر مشهود بود. حضور آقای محمد رحیمی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام، در مراسم بدرقه و استقبال، نشان از اهمیت و احترام ویژهای بود که به این مادران شهید معزز قائل بودند. ایشان با دقت و اهتمام، از لحظه آغاز این حرکت معنوی تا پایان آن، پشتیبان بودند و این حمایتها گرمای دلهای ما را دوچندان کرد.
همهچیز از لحظه حرکت، رنگوبوی دیگری داشت. مادرانی که هر کدام یادگاری از روزهای سخت و پرافتخار جنگ در دل داشتند، با چشمانی پر از اشک شوق و دلی سرشار از یاد فرزندانشان، عازم این سفر شدند. اتوبوس ها، سرشار از زمزمه دعاها و ذکرهایی بود که از دلهایی صبور و پر از ایمان مادران شهید برمیخاست. اشکهای شوق و نگاههای پرفروغشان نشان از عشق به فرزندان شهیدشان و همچنین شوق دیدار با مولای شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، داشت.
وقتی به خاک عراق و سرزمین کربلا رسیدیم، مادران شهدا، اشکریزان، از اتوبوس پیاده شدند. انگار که تمام این سالها فقط برای رسیدن به این لحظه صبر کرده بودند. هر کدام با عکس یا یادبودی از فرزند شهیدشان در دست، قدم به حرم اباعبدالله الحسین (ع) گذاشتند. این لحظات، وصفناشدنی بود. صدای گریههای بیاختیار و نالههایی که انگار تمام دردهای سالها دوری و دلتنگی را یکباره آزاد میکرد.
حرم سیدالشهدا (ع)، با حضور این مادران، حال و هوایی دیگر داشت. صدای گریههایشان در فضای حرم طنینانداز بود و زائرانی که آنجا بودند، با احترام، برای این مادران دعا میکردند. این لحظات، سراسر عشق و معنویت بود.
در طول سفر زحمات تمامی عوامل اجرایی از گروه مدیریت و سرپرستی تا پرستاری و مذهبی قابل تقدیر بود.
در دل شب، هنگامی که آسمان پر از ستارههای دلخراش سکوت بود، مادران شهید با دستانی لرزان و چشمانی پر از اشک، در حرم نورانی حسین(ع)، در میان جمعی از زائران، ایستاده بودند. هر کلمهای که از زبانشان جاری میشد، گویی از عمق دلهای زخمی و پراز دردشان میآمد. دعای آنان، نه فقط برای فرزندان از دست رفتهشان، بلکه برای آرامش قلبهای غمگین و شکستهشان بود. در هر لحظه، دستان پر از فراقشان به سوی آسمان بلند میشد و قلبهایی که سالها در آتش فراق سوخته بود، در کربلا، در سایهسار عشق حسین(ع)، آرام میگرفت.
مادران شهدای مفقودالاثر در حرم امام حسین(ع)، در دل شبهای تار و در نور خیرهکنندهی ضریح مقدس، در سکوتی سرشار از درد و امید، به درگاه خداوند دعا میکنند. دستانشان به سوی آسمان بلند است و در دل دعایی دارند که تنها خداوند و حسین(ع) از عمق آن آگاهند:
“ای حسین(ع) تو که پرچمدار آزادی و عاشقی هستی، دلهای مادران داغدار را به آغوش بگیر. ما مادرانی هستیم که سالهاست با دلی پر از درد، در جستجوی نشانهای از فرزندانمان هستیم. ای مولای ما، تنها به تو پناه میبریم. در این حرم مقدس، در کنار ضریح نورانیات، از تو میخواهیم که نشان از فرزندان گمشدهمان را به ما برسانی.
اشکهای مادران شهید در حرم امام حسین(ع) تقدسی بینهایت دارد. هر قطره از این اشکها، فریاد دلهای سوختهای است که با وجود فراق فرزندانشان، در جوار حرم حضرت ابا عبدالله(ع) به آسمان میرود. اشکهای آنان نه تنها نشانه درد، بلکه گواهی بر ایمان راسخ و محبت بیپایان به اهل بیت(ع) است.
در بازگشت، دل کندن از کربلا سخت بود. نگاه مادران هنوز خیره به گنبد طلایی حرم بود. اما آرامشی که در دلهایشان پدید آمده بود، وصفناشدنی بود. این سفر برای آنان مرهمی بر زخمهای سالها دلتنگی بود؛ زخمی که با دیدار مولای شهیدان التیام یافت.
در پایان، از آقای محمد رحیمی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام، که با تلاشهای بیوقفهشان زمینه این سفر معنوی را فراهم کردند، صمیمانه تشکر میکنیم. تلاش و دلسوزی ایشان موجب شد تا این سفر به یادماندنی، آرامش و برکتی برای مادران شهید به همراه داشته باشد.
این سفر، نهتنها زیارتی از کربلا، بلکه مروری بر صبر، عشق، و ایثار مادران شهید و سفیران عشق و ایثار بود که برای دفاع از این سرزمین و ارزشهایش، عزیزترین دارایی خود را تقدیم کرده بودند.